رشته روانشناسی به دلایل زیادی جذابیت بالایی دارد. برخی در هنگام انتخاب رشته کارشناسی به دلیل اعتقادات و نظرات دیگران ممکن است رشته ای را انتخاب کرده باشند که با علاقه آنها هماهنگ نبوده است. مثلا ممکن است رشته فنی خوانده باشند در حالی که به علوم انسانی علاقه داشته اند. یا حتی از بین داوطلبان علوم انسانی ممکن است به هر دلیلی رشته های دیگری را انتخاب کرده باشند. اما به هنگام کنکور ارشد بسیاری از این افراد فرصت می یابند تا به دنبال علاقه خود بروند چرا که در سنی قرار دارند که می توانند آزادانه تر و با دید بازتری رشته خود را انتخاب کنند. عده ای هم هستند که فقط قصد ادامه تحصیل دارند و به دنبال کار نیستند و می خواهند رشته ای بخوانند که بتواند در زندگی شخصی شان کمک کننده باشد. برخی هم فقط می خواهند ارتقای مدرک و شغل بدهند و رشته روانشناسی را نسبت به رشته کارشناسی خود راحت تر می بینند و غیره.
بنابراین انگیزه های مختلفی برای تغییر رشته وجود دارد. گرچه انگیزه در نوع رفتار و تلاشی که برای کنکور خواهد شد قطعا تاثیرگذار است اما در اینجا قصد نداریم که این افراد را از هم مجزا کنیم چرا که انگیزه های مختلف در سایر کسانی که تغییر رشته ای نیستند هم وجود دارد! بنابراین به صورت کلی این نوشته متعلق به تمام کسانی است که از رشته ای غیرمرتبط به روانشناسی تغییر رشته می دهند و قصد دارند در آزمون کارشناسی ارشد مجموعه روانشناسی شرکت کنند. آیا انتخاب درستی کرده ام؟
این اولین و مهمترین سوالی است که باید به آن پاسخ دهید. شما چهار سال را در رشته ای گذرانده اید که به هر دلیلی قصد دارید آن را تغییر دهید. در حال حاضر، آیا مطمئن هستید که می خواهید سال های آینده را صرف رشته دیگری کنید؟ چقدر روانشناسی را میشناسید؟ تفاوت گرایش ها را می دانید؟ با بازار کار این رشته چقدر آشنایی دارید؟ باید قبل از تصمیم گیری به این سوالات پاسخ دهید.
اول اینکه آنچه درباره روانشناسی به صورت عام می دانید و در کتاب های بازاری می خوانید چیزی نخواهد بود که در سال های آتی می خوانید! گرچه وقتی وارد رشته روانشناسی می شوید در مسیری قرار می گیرید که ممکن است کتاب هایی از این دست را بیشتر بخوانید اما آنچه در دانشگاه و در کتاب های درسی می خوانید اینها نیست. چند کتاب منبع را تهیه کنید و نگاه روزنامه واری بکنید. یک کتاب که درباره اختلالات روانی نوشته شده است (مثلا کتاب های درس آسیب شناسی) یک کتاب که درباره رشد و مراحل تحول یا کودکان نوشته شده باشد (مثلا کتاب های درس روانشناسی رشد) نظریه های شخصیت، روانشناسی بالینی و و غیره را تهیه کنید و با کتب دانشگاهی آشنا شوید.
اگر قصد کار کردن دارید بازار کار را بررسی کنید. در این رشته توانایی شخصی بیش از هر چیزی در پیدا کردن کار تاثیر گذار است. به نظر من در این رشته پول زیاد و جای کار بسیاری وجود دارد، اما نه برای هر کسی! شما می خواهید چه کار کنید؟ می خواهید سریع پولدار شوید؟ قطعا نباید روانشناس شوید! می خواهید مطب بزنید و کار بالینی کنید؟ توانایی شخصی خودتان را بررسی کنید. شما باید مراجع را جذب و حفظ کنید بنابراین نه مدرک نه رتبه نه پول هیچ کدام اینها برای شما مراجع نمی سازند! اگر مهندسی کامپیوتر بخوانید قطعا کار با کامپیوتر را یاد می گیرید اما اگر روانشناسی بخوانید لزوما کار با انسان را یاد نمی گیرید! بنابراین بازار کار و توانایی شخصی خودتان و انگیزه کاری خودتان را بررسی کنید. شاید هم می خواهید کارهای جانبی کنید، مثل کارگاه برگزار کردن، تدریس، کارهای آموزشی و غیره. اینها هم هر یک مهارت های خودش را لازم دارد.
اگر فقط قصد ارتقای شغلی، حقوق و مدرک دارید بررسی کنید که رشته مناسبی را انتخاب کرده اید یا نه. قبولی در ارشد روانشناسی آنقدر برای شما راحت هست یا می توان رشته دیگری پیدا کرد؟ ظرفیت ها را بررسی کرده اید؟ مثلا برای شما گرایش عمومی بهتر از بالینی است چرا که ظرفیت بیشتری دارد. بنابراین فقط به تصور عموم که روانشناسی آسان است اتکا نکنید! البته اگر دانشگاه های غیر از دولتی را انتخاب می کنید کار آسانی دارید ولی در دانشگاه های دولتی رقابت بالایی وجود دارد.
گرایش های روانشناسی چیست و انتخاب آنها به چه شکل است؟
مجموعه روانشناسی شامل گرایش های بالینی، بالینی کودک و نوجوان، خانواده درمانی و عمومی است. سه گرایش اول در تمام دروس و ضرایب مشترک هستند و تفاوت گرایش عمومی هم تنها این است که به جای درس بالینی، درس عمومی را پاسخ خواهید داد. شما در دفترچه تنها به دروسی پاسخ می دهید که برای این گرایش ها ضریب دارند. می توانید هر دو درس عمومی و بالینی را هم پاسخ دهید. در هر حال برای شما در هر دو گرایش عمومی و بالینی رتبه محاسبه می شود. در موقع انتخاب رشته پس از کنکور، می توانید روانشناسی بالینی کودک و خانواده درمانی را نیز انتخاب کنید.
منابع مطالعاتی چه هستند و کدام یک از دروس مهم تر است؟
برای این سوال می توانید در بخش کنکور ارشد در فهرست سایت، منابع پیشنهادی را مطالعه کنید. دروسی که برای ارشد روانشناسی بالینی، روانشناسی بالینی کودک و نوجوان و خانواده درمانی باید مطالعه بفرمایید و ضرایب آنها شامل این موارد است: آسیب شناسی روانی و کودکان استثنائی (۲) روانشناسی رشد (۲) روانشناسی بالینی (۳) فیزیولوژی و انگیزش و هیجان (۱) آمار و روش تحقیق (۱) علم النفس (۱) زبان تخصصی (۲). برای گرایش عمومی به جای درس بالینی، درس روانشناسی عمومی (۲) جایگزین می شود.
شاید با نگاه به ضرایب فکر کنید که دروسی با ضریب یک مهم نیستند اما این دروس جزو نقاط ضعف رقیبان شماست و قطعا می تواند در نتیجه شما تاثیرگذار باشد چرا که باقی دروس را همه می توانند به میزان یکسان پاسخ دهند. برای شما که تغییر رشته ای هستید به خصوص این دروس ضریب یک می توانند شما را متمایز کنند. مثلا اگر از رشته های تجربی آمده اید می توانید روی درس فیزیولوژی و انگیزش و هیجان حساب کنید. یا اگر از رشته فنی آمده اید در آمار قوی هستید. مخصوصا برای دوستانی که کارشناسی رشته های زبان انگلیسی داشته اند فرصت بسیار خوبی است که از این درس درصد بالایی کسب کنند که بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
چطور مطالعه را شروع کنم؟
این یک حرف شایع است که من تغییر رشته ای هستم و با بقیه فرق دارم! صحبت اینجا کمی سخت است و به ناچار افراد به چند دسته تقسیم می شوند. اگر شما رتبه خوب و دانشگاه برتر می خواهید باید زودتر شروع کنید و برنامه مطالعاتی متفاوتی انتخاب کنید. اگر قرار است مطالعه کاملی داشته باشید ابتدا از هر درس اولویت اول را تهیه کنید و یک دور روزنامه وار بخوانید. این دوره باعث می شود که متوجه بشوید با کدام درس ها مشکل دارید که وقت بیشتری برایش اختصاص دهید و هر درس در مورد چه چیزی است، به کلاس احتیاج دارد یا نه و غیره. این دوره می تواند طی یک ماه در شروع مطالعه انجام شود یا به مدت طولانی تر مثلا از اول سال تا شروع تابستان. پس از آشنایی با دروس تفاوت زیادی با سایر داوطلبان ندارید و همان نکاتی که برای آنها ذکر شده برای شما نیز مفید است اما اگر اینطور نیست، زمان کمی دارید یا قصد قبولی در دانشگاه های برتر را ندارید، به همین میزان از روش بهینه مطالعه که در سر طیف قرار دارد دور می شوید و مطالعه با زمان کمتر و منابع کمتری را دنبال می کنید. در این مورد خواندن صرف خلاصه کتاب ها هم کمک کننده است.
آیا امکان قبولی من هست و چقدر با سایر داوطلبانی که رشته مرتبط دارند در کنکور و یا کار بالینی فاصله دارم؟
پاسخ این سوال در تعداد کسانی که با رشته غیرمرتبط نه تنها قبول شده اند بلکه توانسته اند رتبه های عالی و تک رقمی به دست بیاورند مشخص است. در بین کسانی که به انها مشاوره داده ام یا میشناسم رشته های مختلف شامل دامپزشکی، مهندسی، مدیریت و حسابداری، زبان انگلیسی و غیره وجود داشته است. فاصله شما با سایر داوطلبان در کنکور تنها با تلاش شما جبران می شود. فاصله در کار بالینی هم تنها به توانایی شخصی شما وابسته است و بس. در زمینه پروانه کار گرفتن شما تنها یک تفاوت با سایرین دارید. اینکه باید آزمونی از طرف سازمان نظام روانشناسی را بگذرانید. در باقی زمینه ها شخصا فکر میکنم می توانید با گذراندن کارگاه و مطالعه فاصله را کاهش دهید و قطعا هیچ محدودیتی ندارید.